فصل دوم: تکنیک های نویسندگی

فصل دوم: تکنیک های نویسندگی

 ‌

 

‌ 

نویسندگی یک هنر و مهارتِ که توانایی ارتقاء اون با تمرین و یادگیری تکنیک‌های صحیح بوجود میاد. توی این بخش، به بررسی تکنیک‌های کلیدی نویسندگی می‌پردازیم که به نویسنده هایی که میخوان تازه به این عرصه وارد شن کمک کنه تا متن‌های جذاب و اثرگذاری ایجاد کنن.

 

- استفاده از نقل قول

نقل قول توی نویسندگی یک ابزار قوی برای پشتیبانی ادعاها و اطلاعاتِ. وقتی به عنوان نویسنده از نقل قول استفاده می‌کنیم، می‌توانیم نظرات یا تجربیات دیگران رو پیش روی مخاطبان بیاریم  و از اعتبار اونها در نوشته ی خودمون بهره‌مند شیم.

 

 مثال: اگر در حال نوشتن یک مقاله درباره تأثیر تحصیلات بر موفقیت در کار باشیم، می‌تونیم یک نقل قول از یکی از مشاهیر مثل استیو جابز بگذاریم. مثل: "استیو جابز معتقد بوده که تحصیلات تفاوتی در موفقیت ایجاد نمی‌کند، بلکه تجربه و انگیزه افراد آن چیزیست که حاکم بر سرنوشت آنهاست."

 

به این صورت نقل قول‌ها نه تنها مطالب رو زیباتر می‌کنن، بلکه به اون مطلب اعتبار و عمق هم میدن.

 

- استفاده از فرهنگ و تاریخ

استفاده از تاریخ و فرهنگ در نویسندگی می‌تونه محتوای شما را غنی‌تر و جذابتر کنه. برای این کار، می‌تونید از رویدادها، شخصیت‌ها، یا جوانبی از فرهنگ استفاده کنین و اون ها رو به مضمون یا موضوع اصلی متن خودتون مرتبط کنین.

 

+ نکاتی برای استفاده از تاریخ و فرهنگ در نویسندگی

 

- انتخاب مطالب مرتبط

مطمئن شید که مطالبی که انتخاب می‌کنین، مرتبط با موضوع تون باشه تا به خواننده کمک کننه موضوع رو بهتر درک کنه.

 

- جلب توجه با داستان

میتونیم با استفاده از داستان‌ها و آثار تاریخی یا فرهنگی توجه خواننده رو جلب کنیم که ارتباط عاطفی بیشتری با موضوع مون برقرار کنه.

 

- اهمیت بخشی از تاریخ

می‌تونیم به یک رویداد خاص یا شخصیت تاریخی اشاره کنیم و نشون بدیم چجوری این موضوع به موضوع مون ارتباط دارِ.

 

- احترام به تفاوت‌ها

وقتی که از فرهنگ‌های مختلف استفاده می‌کنیم، باید اطمینان حاصل کنیم که با احترام به تفاوت‌ها و حساسیت‌های فرهنگی عمل کردیم و در نوشته ها مون هیچ توهین و تمسخری به هیچ فرهنگ خاص یا عامی نشه.

 

مثال: فرض کنین شما یک مقاله درباره هنر کلاسیک نوشتین و می‌خواین از تاریخ استفاده کنین. می‌تونین به زندگی و آثار یک هنرمند مشهور از دوره رنسانس اشاره کنین. مثلا: لئوناردو داوینچی که در قرن پانزدهم فعالیت داشته و با نقاشی "مونالیزا"  مشهور است. این مطلب می‌تونه با اشاره به زندگی و آثار این هنرمند، خواننده رو به دنیای هنر کلاسیک هدایت کنه  و توجیهاتی برای اهمیت این دوره در تاریخ هنر ارائه بده.

 

 

+ ساختار داستان

 

ساختار داستان مهمترین عناصر برای جلب توجه خواننده و ایجاد ارتباط عاطفی هستش. یک داستان معمولاً شامل مراحلی مشخصی ست که بوسیله نویسنده برنامه‌ریزی میشه. یک مدل رایج برای ساختار داستان به صورت زیر است:

 

- معرفی (Exposition)

 توی این مرحله، شخصیت‌ها، مکان و شرایط اولیه داستان معرفی میشه و خواننده با دنیای داستان آشنا میشه.

 

- گره‌ گشایی (Inciting Incident)

یک حادثه که شروعی هست برای به حرکت درآوردن داستان. به عبارت دیگه: یک تحول مهم رخ میده که مشکلات و اهداف داستان به وسیله اون شکل میگیره.

 

- ارتقاء (Rising Action)

توی این مرحله، داستان توسعه پیدا می‌کنه و تنش‌ها هم پیرو اون روند افزایشی داره؛ همچنین  شخصیت‌ها هم با موانع و چالش‌ها روبرو میشن.

 

-  رمزگشایی (Climax)

این نقطه اوج تنش است و تصمیم مهمی گرفته می‌شود. این تصمیم یا رویداد معمولاً تصمیمات شخصیت اصلی را تغییر می‌دهد.

 

- روند فرود (Falling Action)

پس از اوج داستان، شرایط به تدریج به حالت طبیعی خود باز می‌گردند. این مرحله به تسلیم یا تسویه نهایی می‌انجامد.

 

- حل  و واضح شدن (Resolution)

در این مرحله، تمام موضوعات داستان حل می‌شوند و خواننده به یک نتیجه می‌رسد. شاید یک یادگار از تصمیمات گرفته شده نیز وجود داشته باشد.

 

+ مثال: برای شفاف تر شدن موضوعات مثالهایی هم داشته باشیم.

 

- معرفی: "در شهر کوچکی که هیچ‌کس هرگز از آنجا خارج نشده بود، جوانی به نام تام زندگی می‌کرد."

 

- گره‌گشایی: "یک روز، تام یک نقشه عجیب در یک کتاب قدیمی پیدا می‌کند که آن نقشه او را به گنجینه ای افسانه ای راهنمایی می‌کند."

 

 - ارتقاء: "تام با دوستان جدیدی آشنا می‌شود و در مسیر جستجوی گنج، با مشکلات و چالش‌هایی نیز روبرو می‌شود."

 

-  رمزگشایی: "در غاری عظیم، تام به گنجی اسرارآمیز برخورد می‌کند. این کشف مهم دیدگاه او را تغییر می‌دهد."

 

- روند فرود: "تام و دوستانش با خوشحالی به شهر برمی‌گردند و گنج را به شهرشان هدیه می‌دهند."

 

- حل  و واضح شدن : "تام یادگاری از ماجراجویی‌اش در دست گرفت و می‌خندید، چون به این دیدگاه رسیده بود که حتی در شهر کوچکش، دنیای بزرگی برای کشف وجود دارد."

 

این ساختار به نویسنده این امکان رو میده که داستان رو به صورتی جذاب و با جریان منطقی روایت کنه.

 

 

+ تنظیم جملات و پاراگراف‌ها

 

هنر نویسندگی

تنظیم جملات و پاراگراف‌ها در نوشته ها خیلی مهمه و به خوانایی و فهم مطلب کمک می‌کنه. در ادامه چند توصیه برای تنظیم موثر جملات و پاراگراف‌ها ارایه میدیم.

 

- واحد مفهومی در هر پاراگراف

   - هر پاراگراف باید یک مفهوم یا ایده اصلی داشته باشه.

   - ابتدای پاراگراف معمولاً جمله ای هست که ایده اصلی رو معرفی می‌کنه.

 

- جملات متنوع

   - استفاده از جملات متنوع از نظر ساختاری و طولی متن را جذاب‌تر می‌کنه.

   - ترکیب جملات کوتاه و بلند برای جلب توجه و ایجاد ریتم مناسب متن.

 

- استفاده از اتصالات مناسب

   - استفاده از کلمات اتصالی مثل: "همچنین"، "بنابراین"، "با این حال" و ... برای اتصال جملات و ایده‌ها.

 

- جلب توجه با جملات ابتدایی و پایانی

   - جملات ابتدایی و پایانی معمولاً بیشترین تأثیر رو دارن. از جملات جذاب یا ترسناک برای جلب توجه استفاده کنید.

 

- جدا کردن ایده‌ها

   - اگه دارین چند ایده رو مطرح می‌کنین، بهتره هر ایده رو توی یک پاراگراف جداگانه بررسی کنین.

 

- استفاده از فضاهای خالی

   - اجتناب از نوشتن بلندتر از حد ضروری. استفاده از فضاهای خالی به خواننده اجازه میده تا مطالب رو بهتر درک کنه.

 

مثال: ما اینجا یک پاراگراف نمونه با توجه به توصیه‌ها ارایه میدیم:

 

"روستای کوچکی که در آن زندگی می‌کردم، در صبحگاهان همواره صدای پرندگان طنین انداز میشد و پوشیده از گل های رنگارنگ بهاری بود. هر ساعتی که از پنجره خانه‌ام به بیرون نگاه می‌کردم، جوانب جدیدی از طبیعت را می‌دیدم. در اینجا هر میوه ای که انتخاب می‌کردیم را میتوانستیم با دستان خود بچینیم و طعمی مطبوع و متفاوت را احساس کنیم. هر پنجره‌ای از خانه، یک دنیای کاملاً جدید را به من نشان می‌داد. این ارتباط بین من و طبیعت، همیشه به من احساس آرامش و انس با محیط زیست را ایجاد میکرد. از طرفی، هر بار که به خانه باز می‌گشتم، احساس می‌کردم که خودم یکی از اجزای این زیبایی طبیعت شده‌ام."

در بخش بعد با تمرینات و توصیه هایی برای بهبود نویسندگی میپردازیم، ادامه بدید ...

فهرست دسترسی سریع

نظر بدهید