داستانک زنبور سبز

داستانک زنبور سبز (Flash Fiction)

در یک باغ زیبا، زنبوری به نام زری زندگی می‌کرد. زری زنبور سبزی بود که همیشه به خاطر رنگ خاصش مورد تمسخر دیگر زنبورها قرار می‌گرفت. آن‌ها می‌گفتند: «تو متفاوتی!»

زری ناراحت بود، اما به کارش ادامه داد و به گرده‌افشانی گل‌ها کمک می‌کرد. روزی، طوفانی شدید به باغ حمله کرد و تمام زنبورهای دیگر نتوانستند از آن عبور کنند. اما زری با رنگ سبزش در میان گیاهان پنهان شد و از خطر در امان ماند.

پس از طوفان، زنبورها متوجه شدند که زری توانسته است باغ را نجات دهد. او به آن‌ها یاد داد که هر کسی با ویژگی‌های خاصش می‌تواند به جامعه کمک کند. از آن روز به بعد، زنبورها زری را تحسین کردند و فهمیدند که تفاوت‌ها می‌توانند قدرت باشند.

و اینگونه بود که زری یاد گرفت که باید به خود افتخار کند و دیگران را نیز به پذیرش تفاوت‌هایشان تشویق کند.

نویسنده: معصومه عرشیان